گرچه تدبیر و تفکر فرآیند و برآیند زندگی رو به وجودمیاره ولی همیشه این تفکر ذهنی بی حدو مرزبوده که انسان ها رو در تاریخ ماندگار کرده،در مثالی که از پادشاهی ایرانی به یاد دارم رویای پادشاهی سربازی بود که در جنگ قبایل ترک به اسارت گرفته شدودر نیشابور به بردگی فروخته شد به نظر می رسید او هرگز شانس پادشاهی را نداشته باشد ولی رویای او همیشه اورا بر این باور مستحکم تر می نموداو در نیشاپور به امیر ایرانی فروخته شد که اول به مقام نگهبانی نایل شدو در نهایت به پادشاهی ایران رسیدو از بابت رویای او ۲۰۰ سال سلطنت وامارت ایران به دست وی و نوادگانش اداره شد.
برآیند زندگی وی قرین رویایی شد که فرآیند پادشاهی ایران رو از بردگی و اسارت را محقق ساخت.سبگتکین غزنوی نمونه این رویا در تاریخ بوده ومثالهای زیادی در تاریخ ،اساطیرو نوشته ها وجود دارد که بیشتر اوقات یا بهتر بگم در تمام آن ها از شانس نام برده شده است.
حالا سوالی که مطرحه اینه که در جامعه امروزی شانس چقدر جنبه حقیقی داره یا به عبارت صریح تر چقدر میتونه در فرآیند زندگی امروزی موثر باشه؟
همکاری دارم که از میگرن رنج میکشه وضع مالی خیلی خوبی دارن ولی همیشه از نداشتن شانس در مورد سردردهاش میگه و به دنبال اون میگه که حتی بعضی شبها از شدت درد نمتونه شام شیرین اشو بخوره و حتی گاهی مجبور میشه دوتا فرزندهاشو به خونه مادربزرگشون بفرسته.
وهمچنین دوست هنرمندی دارم که با وجود هنرمندی فوق العاده اش همیشه از نداشتن مشتری و سرمایه گذار شاکیه و دم از شانس نداشته اش میزنه.
بررسی هزاران مورد اینچنینی نشون میده اغلب ما انسانها خود و روزگار عمرمونو به دست شانس سپردیم.
در حالیکه اگر در باورهای خودمان تکانی بدیم به راحتی میتونیم به انچه آرزو می کنیم برسیم
آیا دقت کردین در کودکانی که هنوز زبان به سخن گفتن باز نکردن از هر نژاد و رنگی که باشن برای به دست اوردن خواسته هاشان تلاش می کنند گریه میکنند چهار دست و پا راه می روند و با از دست دادن آن با چند لحظه گریه فراموشش می کنند چون به دنبال خواست دیگری در دنیای ظاهر تلاش می کنند گویا اراده و تخیل آدمی از همان زمان کودکی در وی در حال رشد است فقط در بزرگسالی با مفاهیم چون شانس تغییر هویت می دهند و انسان را در رسیدن به خواسته اش از یک کودک عاجز می نمایند.
در روزگاری زندگی می کنیم که دانشمندان علوم ذهنی میگویندانسان میتواند انچه را در تخیل خودتصور می کند بیافریند. تصاویر ذهنی ،اوضاع و شرایط امور آدمی را می سازد.
دکتر امیل مویه فرانسوی برای نخستین بار اعلام کرد که “قدرت تخییل بسیار نیرومند تر از قدرت اراده است واگر این دو در کشمکش باشندهمواره تخییل پیروزاست.”
همواره این جمله عجیب را به یاد داشته باشیم :تصاویر ذهنی ،اوضاع و شرایط و امور آدمی را می سازد.به طور مثال اگر در زندگیتان شاهد شکست و تنگنا هستیدبدانید در گام اول همه ان ها را تجسم کرده اید حتی به شکل فراری(یعنی حتی اگر دوست نداشتید که به آن هافکرکنید)چون در گام نخست این تصور ذهنی در ما ایجاد شده و هر بار با تکرار این تصورات ،قوی تر شده و اصل ماجرا اینه که قدرت تخییل قادر به جایگزینی اون تصور در زندگی واقعی هستش.
می خوام تو این مقاله نکته جالب و تمرینی رو براتون بگم که با اوردن چند مثال ،از کارساز بودن اون مطمِن خواهید شد!
شجاعت و دلاوری حتی در تخییل و رویای بشری همچنان پیشتاز این فرآیند هست زیرا وقتی تصوری را در ذهن ایجاد می کنیم شاید استدلال بگوید که محال است شاید اراده بگوید که بزرگتر از آن است که انجامش دهم،اما اگر شجاعانه به تخییل خود بچسبید قطعا آرزویتان متجلی می شودو با ادامه وپایداری در این تمرین ،همکاری اراده وتخییل را به دست می گیرید و با امید و اشتیاق ذهنتان هر آنچه را تصور می کنید برایتان خواهد ساخت .
تاریخ بارها قدرت تخییل و رویای انسانی را به اثبات رسانده به طور مثال شایدجنگ پلو پونزیونان باستان که ۲۷ سال به طول کشید رو خوانده باشیدمورخین می گویندچون برنامه خاصی برای فتح و پیروزی نداشتند در این مدت چنگ در زمان شناور شدند اما سرانجام سرداری دلاور و توانا به نام آدمیرال لیساندرتوانست در۵ روز بدون خونریزی بر دشمن پیروز بشه و به جنگ خاتمه بده. این مثال به راحتی نشون میده که تنها تخییل شجاعانه بدون هدف هرگز موفق نیست و این هدف دار کردن این تخییل هست که اون رو محقق می کنه.
سان تسه ۵۰۰سال قبل میلادنوشت:”در همه جنگها برای پیوستن به پیکار می توان شیوه مستقیم به کار برداما برای پیروزی راههای غیرمستقیم لازمه.
وقتی برای تجسم خواسته هایتان نیروی قدر تمند تخییل را به کار میبریداز شیوه غیر مستقیمی سود می جویید که پیروزی بر مشکلات را تضمین میکند.
خداوند سبحان در مثال یوسف پیامبر نیز تخییل و رویا را برایمان بهصورت داستان زندگی شخصی که پیامبر خدا نامیده می شود آموزش می دهد. رویایی که یوسف نبی در کودکی می بیند برایش بیست سال امید و انتظار را در پی داشت این امید از ابشخور تاییدپدر بود که هر روزدر ذهن او تجسم میشد تا به واقعیت پیوست و انچنان شد که در رویا دیده بود.و به خاطر این دلیل بزرگ هست که محققان این عرصه می گویند :
ثمرات تخییل بی درنگ است ولی اگر تحقق آن به طول انجامید مطمین باشید به ثمراتی عظیم تر نایل خواهید امد.
جمله تنها تخییل شجاعانه بدون هدف هرگز موفق نیست آغاز گر راه درست در تجسم رویا و تخییل سازیه،
کاترین پاندردر توصیف قانون تخییل می نویسه:
“قانون تخییل این است که به جای اینکه آرزوهای دیرین خود را به بهانه آنکه رویایی محال هستند سرکوب کنید،به طرزی سازنده به آنها بنگریدیعنی بدانید که آرزوهای راستین شما چیستند.وآنگاه از آرزوهایتان فهرستی تهیه کنیدبه طور منظم به سراغ آنها برویدو در صورت لزوم آن هارا جابجا کنید وقتی آرزوهایتان را می نویسیدجایگاه ذهنی آنها منظم میشود.”
سخن پایانی اینکه هرگز در مسیر زندگی تسلیم سیلابها نباشیم و در ساخت باورهای ذهنی به دنبال بهانه نبودنها نباشیم همیشه راههای ممکن را بیابیم و از ایام زندگی بهره بگیریم و این نعمت تکرارناپذیر حیات را بهغایت پاس بداریم.